تنها توقع

نگات قشنگه ولیکن یه کم عجیب و مبهمه
من از کجا شروع کنم دوست دارم یه عالمه
من و گذاشتی و بازم یه بار دیگه رفتی سفر
نمی دونم شاید سفر برای دردات مرهمه
تا وقتی اینجا بمونی یه حالت عجیبیه
من چه جوری واست بگم بارون قشنگ و نم نمه
هوای رفتن که کنی واسه تو فرقی نداره
اما به جون اون چشات مرگ گلای مریمه
آخرشم دق می کنم تا من و دوست داشته باشی
مردن که از عاشقیه یک دفه نیست که کم کمه
من نمی دونم تو چرا اینجور نگاهم می کنی
زیر نگاه نافذت نگاه عاشقم خمه
می پرسم از چشمای تو ممکنه اینجا بمونی ؟
می خندی و جواب می دی رفتن من مسلمه
برو به خاطر خودت اما به من قول بده
هرجای دنیا که بری دیگه نشو مال همه
رسمه که لحظه ی سفر یادگاری به هم می دن
قشنگ ترین هدیه ی تو تو قلب من یه مشت غمه
شاید این و بهم دادی که همیشه با من باشه
حق با تو ا تو راست می گی غمت همیشه پیشمه
دیدی گلا شب که میشه اشکاشونو رو می کنن
یادت باشه چشم منم همیشه غرق شبنمه
تو می ری و اسم من و از رو دلت خط می زنی
اسم قشنگ تو ولی همیشه هرجا یادمه
چشمای روشنت یه کم کاشکه هوای من رو داشت
تنها توقعم فقط یه بار جواب ناممه

 ************************
 مریم حیدر زاده

تقدیم به تنها عشقم در زندگی ...

 

امشب تو را حس می کنم در سرزمین باد ها

محو نگاهت می شوم تو کیستی ای آشنا

ای آشنا امشب چرا شعرم غریبی می کند

با هر که غیر از یاد تو نا آشنائی می کند

در عصر بی اصل و نصب،مبهوت افکار توام

باور کن ای آبی ترین بهر تو من جان میدهم

تو در نگاه تلخ من نقش خدا را داشتی

گلهای زیبا را تو در گلدان فکرم کاشتی

در خلوت زردم تو را با عشق سودا می کنم

تصویر خوبیها توئی حیران منم،حیران منم

تقدیر را در گوشه ای از زندگی ام باختم

با یاد چشم سبز تو ، با درد غربت ساختم

ای کاش من هم مثل تو محو تماشا میشدم

یا مثل فکر آبی ات همرنگ دریا می شدم

در وحشت تاریک شب گر چه تو را گم کرده ام

بی هیچ غل و غش ، تو را امشب ترنم می کنم

برهیبت نورانی ات گلها تبسم می کنند

آینه ها در چشم تو خورشید را گم می کنند


 
 

ضیافت های عاشق را خوشا بخشش . خوشا ایثار
خوشا پیدا شدن در عشق . برای گم شدن دریا
چه دریایی میان ماست . خوشا دیدار ما در خواب
چه امیدی به این ساحل . خوشا فریاد زیر اب
خوشا عشق و خوشا خون جگر خوردن
خوشا مردن . خوشا از عاشقی مردن

اگر خوابم .اگر بیدار . اگر مستم . اگر هشیار
مرا یارای بودن نیست . تو یاری کن . مرا ای یار
تو ای خاتون خواب من . من تن خسته را در یاب
مرا هم خانه کن تا صبح . نوازش کن مرا تا خواب
همیشه خواب تو دیدن . دلیل بودن من بود
چراغ راه بیداری اگر بود از تو روشن بود

ضیافت های عاشق را خوشا بخشش . خوشا ایثار
خوشا پیدا شدن در عشق . برای گم شدن دریا
چه دریایی میان ماست . خوشا دیدار در خواب
نه از دور و نه از نزدیک . تو از خواب امدی ای عشق
خوشا خود سوزی عاشق .مرا اتش زدی ای عشق
خوشا عشق و خوشا خون جگر خوردن
خوشا مردن . خوشا از عاشقی مردن

 

هیچکی از رفتن من غصه نخورد
هیچکی با موندن من شاد نشد
وقتی رفتم کسی قلبش نگرفت
بغض هیچ آدمی فریاد نشد

وقتی رفتم کسی غصش نگرفت
وقتی رفتم کسی بدرقم نکرد
دل من میخواست تلافی بکنه
پس چشه هیچ کسی عاشقم نکرد
پس چشه هیچ کسی عاشقم نکرد

وقتی رفتم نه که بارون نگرفت
هوا صاف و خیلی هم آفتابی بود
اگه شب میرفتم و خورشید نبود
آسمون خوب میدونم مهتابی بود

دم رفتن کسی گفت سفر بخیر
که واسم غریب و نا شناخته بود
اما اون وقتی رسید که قلب من
همه آرزوهاشو باخته بود

چهره هیچ کسی پژمرده نبود
گلا اما همه پژمرده بودن
کسائیکه واسشون مهم بودم
همه شاید یه جوری مرده بودن

دم رفتن کسی گفت سفر بخیر
که واسم غریب و نا شناخته بود
اما اون وقتی رسید که قلب من
همه آرزوهاشو باخته بود
اما اون وقتی رسید که قلب من
همه آرزوهاشو باخته بود

******************************
 مهستی

حس خوب باتوبودن دیگه با من آشنا نیست

  شعر خوب از تو گفتن دیگه سوغاتی من نیست

  من همونم که یه روزی واسه چشمات خونه ساختم

  واسه بوسیدن دستات همه زندگیمُ باختم

 
 توی رودخونه قلبت قایق من رفتنی بود

  من از اول می دونستم قایقم شکستنی بود

  واسه قلبت صدتا عاشق زیر پنجره ت می خوندم

  توی هر شهری که بودی من مسافرت می موندم

  اگه بارونی نباشه واسه ریشه ی درختم

  تو نیاز تو می مونم تا بباری روی بختم

  قامت خوب و قشنگت شده درمون تب من

  سفرت بی انتها بود واسه قصه ی شب من

  چیز تازه ای ندارم که به پای تو بریزم

  دست خوب مهربونی یاورت باشه عزیزم 

من هنوز چیزی نگفتم
 که تو طاقتت تموم شد
 باقیشم بگم میبینی
 گریه هات کلی حروم شد

 من که آسمون نبودم
 اما عشق تو یه ماهه
 سرزنش نکن دلم رو
 بخدا اون یه بیگناهه

 باز که ابری شد نگاهت
 بغضتم واسم عزیزه
 اما اشکاتو نگه دار
نذار اینجوری بریزه

حال من خیلی عجیبه
دوست دارم پیشم بشینی
من نگاهت بکنم تا
تو چشام عشقو ببینی

بدجوری دیوونتم من
فکر نکن این اعتراضه
همیشه نبودن تو
کرده این دلو کلافه

میدونم فرقی نداره
واست عاشق بودن من
میدونم واست یکی شد
بودن و نبودن من

اولش گفتم یه حسه
یا یه احترام ساده
اما بعد دیدم یه عشقه
حد و اندازش زیاده

بیا و مثل گذشته
جز به من به همه شک کن
من بدون تو میمیرم
بیا و بهم کمک کن
 
************************