اگه به زور روزگار از زندگی ات می رم کنار
می رم که ثابت بکنم عاشقتم دیوونه وار
تو گریه های زار و زار سپردمت به روزگار
این از خودم گذشتن رو پای خاطرخواهیم بذار
خیال نکن که خواستمت این اونه که می خواستمت
به قبله محمدی اینه که حرف راستمه
می خوای واسه ات همین وسط داد بزنم
با تار زلفات دلم رو دار بزنم
پیش همه خلق خدا زار بزنم
گریه کنون سرتوی دیوار بزنم
بعد یه عمر آزگار یه عاشقی تو روزگار
از عشق تونست که بگذره بدون باختن تو قمار
اگه به زور روزگار از زندگی ات می رم کنار
می رم که ثابت بکنم عاشقتم دیوونه وار
تو گریه های زار و زار سپردمت به روزگار
این از خودم گذشتن رو پای خاطرخواهیم بذار

نظرات 3 + ارسال نظر
آوا شنبه 12 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 11:44 ب.ظ http://nesfe.blogsky.com/

سلام.... متن زیبایی بود.... من آپ کردم اگه دوست داشتی بیا..... موفق باشی...

مصظفی یکشنبه 13 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 11:28 ق.ظ http://bmb.blogsky.com

سلام دوست غزیز

خیلی قشنگ بود... موفق باشی
منتظر حظور سبزت هستم
بدرود

آوا دوشنبه 14 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 12:53 ق.ظ http://nesfe.blogsky.com/

سلام دوست عزیز.... ممنونم از نظر زیبات خیلی خوشحال شدم که به کلبه ی من سر زدی... بازهم از این کارا بکن... نوشته ای که برام نوشته بودی خیلی قشنگ بود.. ولی واقعا می شه فراموش کرد؟؟؟؟؟ یا به قول خودت چرا رفت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اگه دوست داشتی تبادل لینک داشته باشیم... شاد و باشی و سبز...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد