اشاره

عشق شیرینش مرا فرهاد کرد
او بیامد مرغ دل را از قفس آزاد کرد
او بشد لیلا و ما مجنون روی ماه او
قلب ویران مرا آباد کرد
نام شیرینش تمام تلخی عمرم زدود
قبل از او دنیا ، قبل از او دنیا این چنین برایم زیبا نبود
بعد از او هم زندگی هست ولیکن تلخ تلخ
بعد از او این زندگی دیگر چه سود

با نظاره با اشاره
به تو میگم که دلم عشق تو داره
می ترسم ندونی و پیمونه عمر منم دووم نیاره

می ترسم نخونی آخر حرف ناتموم چشمام
شاید هم نداری باور گرمی حرف و نفسهام
می ترسم فکر کنی عشقم هوس همه اش سرابه
عشق که توش خدا نباشه قصری اما خرابه

می ترسم قصه این دل بشه افسانه دوران
نذار تا ابد بمونم تک و تنها توی زندان
می ترسم صدای قلبم نرسه به گوش قلبت
بشم آواره به شهرها باز نگی آخر تو حرفت

***************************

دریچه

ما چون دو دریچه روبروی هم
آگاه ز هر بگو مگوی هم
هر روز سلام و پرسش و خنده
هر روز قرار روز آینده

عمر آیینه بهشت اما آه
بیش از شب و روز تیر و دی کوتاه

اکنون دل من شکسته و خستست
زیرا یکی از دریچه ها بستست
نه مهر فسون نه ماه جادو کرد
نفرین به سفر که هرچه کرد او کرد
نفرین به سفر که هرچه کرد او کرد

ما چون دو دریچه روبروی هم
آگاه ز هر بگو مگوی هم
هر روز سلام و پرسش و خنده
هر روز قرار روز آینده

*************************

با ما بد کردی

نمیتونم ببخشمت
دور شو برو نبینمت
تیکه ای بودی از دلم
گندیدی و بریدمت

هزار و یک رنگی بدون
دروغ و نیرنگی بدون
واسه دل عاشق من
بد نامی و ننگی بدون

راهمو کج کردی عزیز
عشقمو رد کردی عزیز
خودت ندونستی چی کردی
با ما بد کردی عزیز

یادت میاد گفتم بهت
اگه نمیشی مرهمم
تو رو خدا زخمم نشو
که تیکه پاره است بدنم

تو عین ناباوریها
تو هم شدی یه زخم نو
هیچ نمیخوام مثل تو شم
از جلوی چشام برو

راهمو کج کردی عزیز
عشقمو رد کردی عزیز
خودت ندونستی چی کردی
با ما بد کردی عزیز

راهمو کج کردی عزیز
عشقمو رد کردی عزیز
خودت ندونستی چی کردی
با ما بد کردی عزیز


*************************
رضا صادقی