قصه ی من و تو
گذشت لحظه های با تو بودن
و در پاییز عشقمان
تامی از دوست داشتن باقی نماند
چقدر زودگذر بود قصه من و تو
و در آنروز که دست بی رحم تقدیر
درو کرد گندمزار دلهایمان را
و تهی شد همه جا از عطر گل عشق
و در کوچ پرنده های غمگین
در آن کویر آرزو
شاعری دل شکسته و تنها
می نوشت شعری به یاد با هم بودن ها
شعری برای خشکیدن گلهای عشق در مزرعه دوست داشتنها
قطره اشکی به یاد همه خاطره ها
Salam Agha RaMin Misi Ke Be WebLoGe Man SaR ZaDi....Webloget Kheili Naze matnesh Ham Kheili Ghashange...Movafagh Bashi Be Manam SarBezan
سلام.
رفتن و جدايی قانونيست فنا ناپزير.
يادها و خاطره ها هستند که ميمانند.
فراموشت نميکنم رامين جان.
شبی مجنون به لیلی گفت که ای محبوب بی همتا
تو را عاشق شود پیدا ولی مجنون نخواهد شد
ممنون که سر زدین
رامین جان وبلگ توپی داری ممنونم که به من سر زدی
سلام وبلاگت قشنگه :X.....